English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5879 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lower level management U مدیریت سطح پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lower level U سطحپائینی
middle level management U مدیریت سطح متوسط
top level management U مدیریت سطح بالا
lower U خفیف کردن
lower U عبوس ترشرویی
lower U هوای گرفته وابری
lower U ضعیف کردن
lower U پایین اوردن لوله
lower U پایین دادن لوله
Lower third U قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
lower U : پایین اوردن تخفیف دادن
lower U :اخم
lower U پایین تر
lower most U اسفل
lower most U پایین ترین
lower U پایین
lower most U پایین تر
lower most U خیلی پست تر
lower U کاستن از
lower U تنزل دادن
lower U اخم کردن
lower U پست تر
lower U فروکش کردن
lower mast U دکل پایین
At lower levels. U در سطوح پایین تر
To decrease. To lower. U پایین رفتن ( تنزل وکاهش )
lower shell U قشرتحتانی
lower mandible U آروارهتحتانی
lower lobe U نرمهششزیرین
the lower world U جهان پایین
lower gate U دروازهپائینی
lower lip U لبهتحتانی
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع
lower class U سطح پایین [اجتماع]
lower limit U حد پائینی
lower class U بی کلاس [در جامعه]
lower class U طبقه عوام
lower class U طبقه محروم
lower class U طبقه اجتماعی کم درآمد
lower class U طبقه سوم [اجتماع]
lower class U طبقه پایین جامعه
lower classes U طبقه پایین
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower court U محکمه تالی
lower courts U محاکم ابتدایی
lower courts U محاکم تالی
lower criticism U انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
lower deck U پل پایینی
lower egypt U مصر سفلی
lower egypt U مصر پایینی
lower floor U طبقه تحتانی
lower floor U اشکوب زیرین
lower fungus U قارچ بدون کلاهک هاگ
lower limit U حد پایینی
lower limit U حد تحتانی
lower limit U کران پایین
lower limit U حد پایین
lower bound U کران پایین
lower boom U تیرک میانی
lower boom U بوم میانی
lower class U طبقه پایین
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower eyelid U پلکپائین
lower chord U قوستحتانی
lower cheek U قسمتانتهاییمیله
lower case U حروف کوچک
lower bowl U حبابتحتانی
lower bar U میلهپایینی
the lower world U جهان مردگان عالم اسوات
the lower regions U جهان مردگان
the lower regions U دوزخ
lower threshold U استانه پایین
management U اداره
management U مدیریت
management U حل و عقد
management U هدایت یا سازماندهی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U سازماندهی
management U برنامه ریزی
management U ship leader
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U ترتیب
management U سرپرستی
management U مدیران کارفرمایی
management U حیله
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
lower triangular matrix U ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
lower girdle facet (1 6) U احاطهکننده61تراشهپائینی
lower high water U پایین ترین پیشرفت اب دریا
lower blade guard U حافظتیغهپایینی
lower fore topsail U بالاترینقسمتبادبانچهارگوش
lower low water U پایین ترین پست رفت اب دریا
lower lateral lobe U پهنبزگتحتانیجانبی
lower lateral sinus U روزنهتحتانیجانبی
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
lower limit [of the integral] U کرانه پائین [انتگرال] [ریاضی]
lower sphere clamp U گیرهپایینیگوی
lower support screw U پیچحافظپایینی
main lower topsail U بالاترینبادباناصلیتحتانی
lower water datum U معدل پس رفت اب دریا
lower gill arch U قوستحتانیدستگاهتنفس
lower flammability limit U حد پایینی اشتعال پذیری
resource management U مدیریت منبع
file management U مدیریت پرونده ها
file management U مدیریت پرونده
financial management U مدیریت مالی
scientific management U مدیریت علمی
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
management group U ائتلاف چند شرکت
task management U مدیریت کار
facilities management U مدیریت امکانات
database management U مدیریت پایگاه داده ها
demand management U مدیریت تقاضا
supply management U مدیریت عرضه
materials management U مدیریت مواد
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
data management U مدیریت داده ها
management group U ائتلاف تجاری
management expenses U مخارج مدیریت
monopoly management U مدیریت انحصاری
task management U مدیریت وفیفه
management science U علم مدیریت
management report U گزارش مدیریت
watershed management U ابخیزداری
management graphics U مدیریت گرافیک
management expenses U مخارج اداری
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
materiel management U مدیریت اقلام
memory management U مدیریت حافظه
operational management U مدیریت عملیاتی
ownership and management U مالکیت و مدیریت
wildlife management U مدیریت حیات وحش
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
materiel management U مدیریت اماد
file management U مدیریت فایل
job management U مدیریت برنامه
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
concurrency management U مدیریت همزمانی
record management U مدیریت مدارک
record management U مدیریت رکوردها
configuration management U مدیریت پیکربندی
inventory management U مدیریت موجودی
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
career management U مدیریت مشاغل
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
industrial management U مدیریت صنعتی
production management U مدیریت تولید
watershed management U انجیرداری
main lower topgallant sail U بادبانبالایدکلاصلیتحتانی
crankcase bottom o.lower half U قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
lower guard retracting lever U سطحانقباضحافظتحتانی
lower fore topgallant sail U بادبانتحتانیجلویدکلکشتی
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
data base management U مدیریت پایگاه داده
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
file management program U برنامه مدیریت فایل
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
project management system U سیستم مدیریت پروژه
project management program U برنامه مدیریت پروژه
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
spatial data management U مدیریت داده فضایی
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
level U هدف در خط دید شماقرارگرفت
level U سطح
level U میزان
level U الت ترازگیری
level with each other U در یک تراز
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
2interfereometry
2interfereometry
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1I am here to assess your level of functioning
0lower pair
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
03.Does the management team “put themselves in your shoes”?
0o level
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com